شنبه، آبان ۰۴، ۱۳۸۱

لندن، پشت جبهه اسلام گرايي مقاله زير پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ترجمه و در سايت گويا قرار گرفت. گرچه چندين ماه از تاريح آن گدشته ، اما پيامدهای آن رويداد لزوم بررسی جوانب گوناگون اين اقدام تروريستی را همچنان به عنوان موضوع زنده پابرجا داشته است. ------- لندن، پشت جبهه اسلام گرايي آنجا كه اسلام گرايان از چارچوب حقوقي مساعدي برخوردارند نوشته: كريستوف بولتانسكي Christophe BOLTANSKI منبع: روزنامه ليبراسيون Libération تاريخ درج: سه شنبه 18 سپتامبر 2001 با پسر 3 ساله اش وارد دفتر كاري مي شود كه از پوسترهايي عليه شيطان بزرگ آمريكا پوشيده شده است. شيخ عمر بكري محمد با تفاخر معرفي مي كند "او ختم مجاهدين است" و بعد "رزمنده جهادگر" خود را براي بازي در باغ مجاور بيرون مي فرستد. بازي اين مرد با كلمات مانند بازي با آتش است : "با آزادي بيان خودتان گوشمان را كركرده ايد, پس بگذاريد حرف بزنم!" در 1998, اين رهبر اسلام گرا از سوءقصدهايي كه عليه سفارت خانه هاي آمريكا در نايروبي و دارالسلام صورت گرفته بود حمايت كرده بود, اما امروز احتياط بيشتري به خرج مي دهد : "اولين واكنش من خوشحالي بي اندازه بود. ما با ايالات متحده در جنگيم و آنها به خاطر تمام شقاوت هاي شان بايد هزينه بپردازند. اما به محض آن كه فهميدم غير نظاميان هدف اين حمله قرار گرفته اند آن را محكوم كردم. زيرا اين كار خلاف اسلام است." فرياد پيروزي گرچه او تأكيد مي كند كه مبارزه اي صرفاً سياسي و معنوي را در پيش گرفته است اما هوادارانش جزء اولين كساني بودند كه از عمليات تروريستي بر روي وب سايت خود دفاع كردند و به انتشار نام "شهدا" اقدام نمودند. اعلاميه آنان با غريو پيروزمندانه اي آغاز مي شود: " بار ديگر الله فريادهاي ملتمسانه مسلمانان سرتاسر جهان را اجابت كرده و دشمنان آنان را به هلاكت رسانده است". يكي از مسؤولان نيروهاي امنيتي بريتانيا مي گويد: "آنها بيش از سايرين و به طور كاملاٌ آشكار به ستايش رويدادهاي نيويورك پرداخته اند." شيخ عمر سال هاست كه در سراسر اين كشور پادشاهي [انگلستان] توده هاي مسلمان را تهييج مي كند. او خواهان احياي خلافت و يك دولت اسلامي است كه همه مسلمانان را گرد هم بياورد و در خيال آن است كه روزي پرچم سبز را "بر فراز Downing Street " به اهتزاز در آورد. او يك شبكه گستره از انجمن هايي را هدايت مي كند كه قابل جايگزيني با يكديگر هستند, با عناوين مدد, المهاجرون, حزب التحرير... كه در يك نهضت به نام خلافت ائتلاف كرده اند. رهبر "جهاني" اين تشكيلات تصريح مي كند "ما 16000 عضو فقط در بريتانياي كبير داريم" . با ريش نامنظم و عينك گرد, عرق چين نمدي بر سر, عباي خاكستري قاضي هاي شريعت (قانون قرآني) را بر تن دارد . او را از كشورش سوريه طرد كرده اند. در لبنان با ارتش اسراييل نبرد كرده است. در دانشگاه الازهر قاهره و بعد در عربستان تحصيل كرده و سرانجام در 1986 مانند بسياري ديگر از رهبران اسلام گرا در انگلستان مقيم شده است. "مقامات بريتانيايي ما را به خوبي مي شناسند و اگر مي خواستند مدتها پيش فعاليت ما را ممنوع مي كردند." پشتيباني مالي لندن همچنان پايتخت اسلام گرايي اروپا باقي مانده است. الجزايري هاي GIA , تونسي هاي النهضت, جهاد اسلامي مصر ... همگي روزگاري در آنجا پناه گرفته اند. حتي اسامه بن لادن هم در اواسط سالهاي 90 در آنجا اقامت داشته است . يكي از معاونان او به نام خالد الفواض كه پس از سوءقصدهاي 1998 تحت تعقيب اف بي آي قرار دارد, در زندان بلمارش در انتظار استرداد به ايالات متحده مي باشد. او از طريق شعبه باركليز در ناتينگ هيل بيش از 50 ميليون دلار (54.33 ميليون يورو) پول انتقال داده بود. با وجود يك چنين مأواي امن و مساعدي, گروه هاي تحقيق سرنخ بن لادن را تا بلژيك و آلمان و هلند تعقيب كرده اند اما به سراغ انگلستان نيامده اند. يك كارشناس غربي در اين مورد مي گويد "اين امر تصادفي نيست . اسلام گرايان از اين كشور به عنوان پشت جبهه استفاده مي كنند. آنها نيرو جذب مي كنند , پول جمع آوري مي نمايند اما از سازماندهي عمليات از داخل خاك انگليس خودداري مي كننند تا در معرض سركوب پليسي قرار نگيرند." گروه المهاجرون دهها نفر از طرفداران مومن خودرا به ميدان هاي مختلف جنگ در چچن, كشمير و غيره اعزام كرده است. شيخ عمر تربيت سرباز را انكار مي كند اما قبول دارد كه جنبش او حمايت "مالي و مادي" براي رزمندگان اسلام فراهم مي نمايد. "اگر كسي خواست به آنجا برود به او كمك خواهيم كرد اما ما يك ارتش نيستيم." در پايان 1998 , پنج نفر از اتباع انگلستان كه همه پاكستاني تبار بودند در يمن دستگير شدند. آنها در تدارك منفجر كردن كنسولگري انگليس و ساختمان يك هتل بزرگ در عدن بودند. در فوريه, سلطنت سخت گيري قانوني جدي تري اجرا كرد و ممنوعيت 21 گروه مسلح شامل 16 گروه اسلام گرا را اعلام نمود. طبق ترتيبات جديد عضويت در اين گونه جنبشها و حمايت از آنها از جمله از حيث مالي مورد مجازات قرار مي گيرد. اما هيچ گونه پيگردي صورت نگرفت. همان كارشناس غربي مي گويد "چيز زيادي عوض نشده. آنها فقط سربرگ هاي جديدي بالاي نامه هايشان قرار داده اند." اسلام گرايان تندرو همچنان در آن سوي درياي مانش از چارچوب حقوقي حمايت گرايانه بيشتري در مقايسه با قاره اروپا برخوردار هستند. يك پناهنده مي تواند بدون ترس از اخراج به فعاليت هاي سياسي بپردازد. آئين نامه هاي استرداد بسيار طولاني هستند. بيش از 5 سال است كه دادگستري فرانسه استرداد رشيد رمزه از رهبران GIA مشكوك به هدايت سوءقصدهاي 1995 پاريس را از مقامات بريتانيايي طلب مي كند. به گفته ساندي تلگراف خالد الفواض بيش از يك ميليون پوند (59/1 ميليون يورو) دريافت كرده تا بتواند وكيل بگيرد و عزيمت خود را به ايالات متحده به تأخير بياندازد. انجمن هاي اسلامي كه بيشتر در معرض ديد اند بيشتر هم قابل كنترل هستند. سرويس هاي امنيتي بريتانيا فعاليتهاي آنها را از نزديك دنبال مي نمايند اما سوق دادنشان به فعاليت زيرزميني را بسيار خطرناك ارزيابي مي كنند. با اين حال لازم است كه دولت به تقويت دستگاه مبارزه ضد تروريستي خود اقدام نموده, در اعطاي حق پناهندگي نظارت بيشتري داشته باشد. براي اولين بار در باره تهيه كارت شناسايي صحبت مي شود. وزير كشور, داويد بلانكت, در تدارك تهيه يك طرح جهت تسهيل استرداد عاملان سوءقصدهاست. تهديدها خطر اختلاط مشتي فعل گرا و 2 ميليون مسلماني كه در بريتانيا مقيم اند بسيار بالاست. به دنبال تهديدهاي تلفني و پرتاب سنگ به سوي مسجدها, تعدادي از مدارس ديني وادار به تعطيل شده اند. شيخ عمر به سياق خاص خود متناوباً عبارت هاي صلح جويانه و تهديدآميز به كار مي برد.: "اگر به ما حمله كنند از خودمان دفاع مي كنيم. ما پليس خودمان را داريم. برادران و خواهران ما را نكشيد وگر نه غولهايي را پرورش خواهيد داد. در غرب 50 ميليون مسلمان زندگي مي كنند كه تعدادي از آنان در ارتش بريتانيا خدمت مي كنند."